خبرگزاری فرهنگ؛ در نوشتن همیشه با مکث روبهرو میشویم؛ اما هر مکثی ویرگول نمیخواهد. گاهی نقطهویرگول انتخاب دقیقتری است.
ویرگول (،) برای توقفهای کوتاه بهکار میرود؛ مثل جدا کردن اجزای همپایه («کتاب، دفتر و مداد»)، پس از منادا («دوست عزیزم،»)، میان عبارتهای توضیحی («این شهر، که روزگاری آباد بود،…»)، جدا کردن جملههای کوتاه وابسته، پس از قیدهای آغازین («البته،») و جلوگیری از ابهام در معنا.
نقطهویرگول (؛) مکثی قویتر است؛ وقتی دو جملهٔ کامل اما مرتبط داریم («سالها ندیده بود؛ هنوز دلتنگش بود»)، یا جمله طولانی است و خودش ویرگول دارد. همچنین برای جدا کردن بخشهای پیچیدهٔ همپایه و پیش از ربطهایی مثل «اما» و «با این حال» وقتی بعدشان جمله کامل میآید.
کاربرد نقطه ویرگول (؛)
از نقطه ویرگول در پایان جملهای که خود به تنهایی یک جمله کامل است، اما با جمله بعد تبدیل به یک جمله کاملتر میشود استفاده می شود.
مثال:
حجم کار امروز بیشتر از دیروز بود؛ آنقدر که از خستگی قدرت ایستادن ندارم.
جدا کردن سازهها یا جملههای همپایه دارای ویرگول
ربط چندین جمله پشت سرهم
هنگام برشمردن و تفکیک اجزای مختلف وابسته به یک حکم کلی به شکل فهرست، دستهبندی و شمارهبندی و یا بدون شماره و پشت سر هم، همچنین کاربردهای دیگر هم دارد.



